نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

هستی من.نفس

نه روز مانده

سلام هستی من و بابا   خوبی دختر قشنگ مامان؟   بهت بگم که امروز پنج شنبه 24 مرداد 92 شمارش معکوس دیدنت تک رقمی شده....   دیگه مامان جون تمام انداماتو تو دلم حس میکنم آخ مامان جان امان از پاشنه پاهای کوچولوت.... تمام استخوانهای بدنم درد میکنه فقط عشق دیدن روی تو قابل تحملش میکنه دنیای من     الهی مامان قربوت بره که داره روز موعود می رسه       ...
24 مرداد 1392

ده روز مانده

سلام فرشته کوچولوی مامان   طلای مامان خوبی؟   امروز چهارشنبه 23 مرداد ماه 92 ست در واقع ده روز دیگه میتونم بغلت کنم ببوسمت دیگه شمارش معکوس شروع شده ... نمیدونم چرا با اینکه دارم روز شماری میکنم خیلی ترس ورم داشته شاید از تنهاییه اما مامانی هر وقت بهت فکر میکنم دیگه نمیترسم. راستی به مامان بزرگ هم زنگ زدم گفت سعی میکنه چند روز قبل از زایمانم اینجا باشه اینجوری بهتر شد.... مامانی هیجان حضورت و عشق دیدنت داره دیونه ام میکنه...راستی مامان شدن هم از شاهکارهای خلقته ها....           راستش مامانی اینجا محل تخلیه احساسات منه!!!!!!!!! نفسمی   ...
23 مرداد 1392

رفتن به آتلیه

  سلام نازگل مامان   خوبی دنیای مامان منم ا بد نیستم برا رویای مامان بگم که خیلی دلم میخواست وقتی باردار میشم روزای آخر با بابابی بریم آتلیه و برا یادگاری از نی نی مون که تو شکم مامانیه عکس داشته باشیم آخه برام جالب و جدید بود. برا همین بابایی قبلا با دوستش هماهنگ کرده بود که امروز بعدازظهر 16 مرداد ماه بریم آتلیه اش شب قبلش با انتخاب خودم و بابایی چندتا لباس و چندتا کفش برا خودم و برا بابایی برداشتیم گذاشتیم کنار و مدتی تو اینترنت گشتم تا یه ژشت خوب برا بزرگ کردن عکس سه تایی مون از دوران بارداری پیدا کردم و خوشم اومد امروز بعدازظهر من و بابایی راهی آتلیه آقا میلاد شدیم وفتی اونجا رسیدیم فضای صمیمی و دلنشین استودی...
16 مرداد 1392

خاطرات نفس جون

خاطرات من از تو دل مامانم   تا چند وقت پیش نبودم اما حالا زندگی مشترکم را شروع کردم و فعلا برای مسکن، رحم را برای چند ماه اجاره کردم........البته به محض تمام شدن مهلت صاحب خانه مرا بیرون می اندازد و تمام وسایلم را هم می گذارد توی کوچه! اظهار وجود: هنوز کسی از وجودم خبر ندارد. البته وجود که چه عرض کنم. هرچند ساعت یکبار تا می خواهم سلول هایم را بشمرم همه از وسط تقسیم می شوند و حساب و کتابم به هم می ریزد. زندان : گاهی وقت ها فکر میکنم مگه چه کار بدی کردم که مرا به تحمل یک حبس 9 ماهه در انفرادی محکوم کرده اند ؟؟؟؟!!!!!!!!! فرق اینجا با آنجا : داشتم با خودم فکر می کردم اگه قرار بود ما جنین ها به جای رحم مادر در جای...
15 مرداد 1392

آخرین ماه بارداری

سلام فرشته کوچولوی نازم   احوال دختر مامان چطوره؟ ان شا.. که خوب خوبی نفس مامان دیگه چیزی به پایان انتظارم نمونده ولی این ماه آخر خیلی برام کند میگذره پس کی تموم میشه ای خدای مهربون دیگه خیلی بیشتر از قبل دلم میخواد این مدت باقی مونده هم بگذره و تو رو صحیح و سالم تو بغلم ببینم   خدایا یعنی میتونم اون روزیو ببینم که عروسک کوچولومو تو آغوشم گرفتم و چشم ازش برنمیدارم. خدایا یعنی میتونم اون روزیو ببینم که عروسکم به من نگاه میکنه و منو غرق شادی میکنه. خدایا خیلی خیلی ممنونم که یه فرشته ناز به من دادی. ای خدای مهربون کاری کن که این دو هفته هم به سرعت بگذره. تا من بتونم صورت ماه نی نی کوچولومو ببینم...
13 مرداد 1392

تشکر از خدا

پروردگارا از تو ممنونم که مرا لایق دانستی تا انسانی در درونم پرورش یابد من و همسرم را در راه تربیت او که رضای تو در آن است یاری فرما       ...
12 مرداد 1392

فرشته ی کوچیک من تو این دنیای خاکی

فرشته کوچیک من تو این دنیای خاکی   سلام فرشته نازم    چيزي به اومدنت به اين دنياي خاكي نمونده. تقريبا سي روز ديگه پا به اين دنيا مي ذاري.   مي خواي از دنيا برات بگم؟   اينحا خيلي قشنگه پر از نعمتهاي خداوندي زندگي در اين دنيا خيلي لذت بخشه البته به زيبايي جايي كه تو داري مياي نيست. اينجا همه مثل تو در واقع فرشته هستند. همه روح خدا تو بدنشون هست. همه از يه جنسند. ولي اين كره خاكي يه ويژگي داره و اون اينه كه آدمها وقتي ميان اينجا يادشون مي ره كجا بودن؟ اينقدر اينجا براي آدمها جذاب و پر از دغدغه است كه آدمها فرصت فكر كردن به خودشون رو ندارن. ما آ...
11 مرداد 1392

تولد

تولد انسان روشن شدن کبریتی است و مرگش خاموشی آن! بنگر در این فاصله چه کردی؟! گرما بخشیدی...؟! یا سوزاندی...؟!       ...
10 مرداد 1392

خارش پوست در دوران بارداری

آيا خارش پوست در دوران بارداري طبيعي است؟ وجود خارش در دوران بارداري در بعضي از نواحي بدن بخصوص دور شكم و پستانها كه در حال بزرگ شدن هستند نادر نيست زيرا پوست بايد براي هماهنگي با رشد اين نواحي كشيده شود. هورمون هاي دوران بارداري نيز تا حدي در اين امر مؤثرند. در حدود دوسوم از خانم هاي باردار در طول دوران بارداري دچار قرمزي و گاهـي خارش كـف دست ها و پاها مي شوند. كارشنـاسـان براين باورند كه علت اين اختلالات كه بلافاصله پس از زايمان از بين مي رود افزايش سطح استروژن خون است. خانم هاي سياهپوست نسبت به سفيد پوستان كمتر دچار اين حالت مي شوند. گاهي ممكن است بيماريهاي پوستي كه بطور طبيعي با خارش همراه است نظير خشكي پوست، اگزما، يا آلرژي غذايي در ...
9 مرداد 1392

دردودل مامانی با دخملش

سلام نفس مامان خوشگل مامان   خوبی؟ برا نفس مامان بگم وای که این روزا چه دوران سختیه شیرینه هاااا ولی خوب سخته دیگه مامانی. آخه باید تو خوابیدنم دقت کنم همش باید به پهلو بخوابم باید اینطوری بخوابم که جیگر مامان اذیت نشه مشکلی براش پیش نیاد بحرحال باید حواسم به همه چی باشه دیگه. از طرفی هم این ماههای آخر بدجوری بدنم خارش گرفته خیلی دارم اذیت میشم مامانی اصلا با هیچی بهتر نمیشه چربش میکنم پماد میزنم ولی انگار نه انگار حتی امروز صبح زود از خارش زیاد از خواب بلند شدم رفتم حموم و موندم زیر آب سرد حتی نمک زدم به همه جای بدنم تا شاید نمک خوبش کنه ولی خوب نشد که نشد مامانی خیلی سخته واقعا ولی بخاطر جیگر مامان باید تحمل کنم دیگه کاری...
9 مرداد 1392