دردودل مامانی
روزهای سخت اما شیرین تر از عسل سلام دختر نازکتر از برگ گل مامان این روزا من و بابایی داریم روزای تازه ای رو تجربه می کنیم... روزای خیلی سختی که با شنیدن صدای نفسات، بوی تنت، خنده هات از هر شیرینی تو دنیا شیرین تر میشن... همونجوری که میخواستیم همه چیز جدید شده... صداهایی که از خونه ما شنیده میشه، وقتایی که خوابیم، وقتایی که بیداریم، نگاه کردنامون، موضوع حرفامون و... گلم ما داریم روزای سختی رو میگذرونیم... هر روز چشمای منو باباییت پر از خواب و خستگیه بابایی که هم خوابش کم شده و هم استراحتش قربونش برم من که کمک دست مامانی شده و هر کاری لازم باشه با تموم خستگیش انجام میده... عصرا که بابا میاد اگه شما ...
نویسنده :
آلیس
21:12