اولین شب یلدای نفس خانوم
سلام عسل من دختر نازم امسال اولین شب یلدایی بود که کنارمون بودی. امسال زیباترین و بهترین شب یلدای عمرم بود با وجود تو بهترینم قربونت برممممم. با بابایی تصمیم داشتیم یه مهمونی بگیریم اما چون شما دختر قشنگم شبا مامان بابارو اذیت میکنی و مهمونا هم اذیت میشدند دیگه موند برا سال دیگه. مث سالهای قبل مامانم اینا برامون کلی وسایل برا شب یلدا برامون فرستاده بودند و برا همین یه سفره خوشگل چیدیم و شب مامان بزرگ و عمو اومدند خونه مون و دور هم بودیم و خیلی هم بهمون خوش گذشت. فقط شب زدی زیر گریه و نمیشد آرومت کرد مث شبای دیگه پوشکتو عوض کردم بازت گذاشتم تا کمی بازی کنی برات آهنگ گذاشتم قطره دل دردتو دادم گرمت کردم راه رفتم همه کاری کردم تا ...
نویسنده :
آلیس
23:49