نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

هستی من.نفس

سیسمونی خوشگل مامان

1392/3/15 23:54
نویسنده : آلیس
1,653 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته کوچولوی نازم جیگر مامان

 

روز جمعه نزدیکیای غروب بود که مامانی حوصله اش سر رفته بود. به بابایی گفتم بریم سیسمونی ها رو ببینیم بابایی هم گفت شاید بسته باشه اما گفتم: می ریم یه دور هم می زنیم اتفاقا فروشگاه ها هم باز بودن زیاد نمیتونستم راه برم اما تا تونستم گشتیم و بلاخره رفتیم تو یه سیسمونی فروشی تا برای دختر قشنگم خرید کنیم. با توجه به نکاتی که باید در خرید سیسمونی دقت میکردم وسایلی رو که لازم داشتیم از رو لیست انتخاب کردیم مث وسایل بهداشتی.وان و وسایل حمومسرویس غذاخوریاسباب بازیلباس کفش جوراب دستکش کلاه پیش بند.تشکچه.ساعت.لوستر.پتوی بیمارستان پتو برا بیرون و لوازم تزیینی و دکوری و کلی خرده ریزه و وسایل دیگه... تقریبا بیشتر وسایل سیسمونی تو خریدیم دخمل مامان خرید برای تو چه لذت بخشه اما فکر میکنم واقعا از جاهاز خریدن سخت تره. وقتی اومدیم خونه نشستیم و همشون رو دونه دونه نگاه کردیم سگ مامانی هم دوروبر وسایل می گشت و همه چیزو بو می کرد آخه نمی دونی چقدر فضوله فکر کنم حسودیش شده بود مامانیییی. راستی الان چند روزه داریم میریم خرید برای تو فرشته نازنین واقعا که شیرین ترین روزهای زندگیمون رو می گذرونیم به به دیگه اتاقتم کم کم داره آماده میشه هاااااا. خلاصه یه هفته ای رو درگیر خرید برا تو بودیم یه روز صبح بابایی با سلیقه خودش رفته بود پرده و موکت به رنگ یاسی برا اتاقت خریده بود خیلی خوشرنگ بودند بهت بگم که بابایی همیشه خوش سلیقه است و عصر همان روز هم رفتیم برا تخت و کمدت که بلاخره بعد از زیرورو کردن خیابان ولیعصر و کلی رفتن و اومدن ها  برات یه تخت و کمد خوشگل و خوشرنگ سفارش دادیم که بعدا به تخت نوجوان تبدیل میشه میز کامپیوتر میز آرایش داره و  ویترین تک ویترین کنج و کمد دو درب داره آخه کلی تو اینترنت گشته بودم تا این مدلی برات بخریم. و خلاصه فقط مونده بود تخت اسپانیایی کنار مادر.آغوشی.کرییر.صندل غذا.صندل ماشین.سرویس خواب و ساک لوازمت که تو نت کلی گشتم تا رنگ  و مدلشونو انتخاب کنم و مامان بزرگ مامان مامانی گفت از سایت فروشگاه سپیدناز اینارو با هر مدل و هر رنگی که میخوام سفارش بدیم تا برامون بیارند. خانوم طلای من ازت ممنونم که تو این مدت نی نی خوبی بودی و مامانی رو اذیت نکردی که خودش بره خرید و وسایلتو با سلیقه ی خودش انتخاب کنه همش آرزو میکنم که بعد از بدنیا اومدنت هم اینقدر خانوم باشی. حالا دیگه اتاقت کامل شده و ما روزی چندبار به اتاقت سر می زنیم و دلمون میخواد که زودتر بیای پیشمون اتاقت هم بی صبرانه منتظر اومدن شماست. خیییییییییییییییییییلی دوست داریمراستی دست مامان جون و بابا جون مامانی هم درد نکنه که این سیسمونی رو برای شما خریدن البته اونا پولش رو فرستادن و من و مامانی هم از هیچ چیز دریغ نکردیم و با سلیقه خودمون همه چیز برات خریدیم. امیدواریم خوشت بیاد جیگر طلا. ایشاا... قرآن همیشه و در همه حال پشت و پناهت باشه. و اینم عکس ها

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نگار
28 تیر 95 22:32
سلام وسایلای نازی داشت ایشالا موفق باشی
آلیس
پاسخ
سلام.ممنون