نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

هستی من.نفس

تب شدید نفس جون

1393/2/14 0:43
نویسنده : آلیس
339 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامان

 

امروز دو روزه که تب داری و اصلا پایین نمیاد پاشوره ات میکنیم قطره استامینوفن ضد تب بهت میدیم اما انگار نه انگار همه میگویند بخاطر سرماخوردگیه یا دندوناشه حتما داره دندون درمیاره ولی ما دیگه طاقت نیاوردیم و جمعه 12 اردیبهشت رفتیم بیمارستان دکتر که معاینه ات کردند گفتند یه ویروسی اومده برا همین بچه ها که میگیرند فقط تب میکنند و چند روزی هم طول میکشه اما دختر گل شما حالش خوبه و فقط برا تبش قطره استامینوفن بدید و پاشوره اش کنید از دست تو مامانی که بیرون میری حالت خوب میشه  و اما اگه خوب نشد باید آزمایش بدهید شاید عفونت داشته باشه و ما هم با هزار فکر و خیال برگشتیم خونه مون اما بازم تب داشتی و حتی شیرم نمیخوردی شبا هم همش بی قراری میکردی و هی از خواب بلند میشدی فقط می خواستی تو بغل باشی و جلوی پنجره بخوابونمت تا باد بهت بخوره و تبت پایین بیاد و بخوابی قربونت برم که داری اذیت میشی مامانی فدات بشه خوشگلم اگه خوب نشی می برمت دکتر دوباره

بعداز ظهر همون روز دیدم بازم تب داری و خیلی بی قراری میکنی و حتی دهنتم داغ داغه و با خودم گفتم مال دندوناشه ای جااااننننننننننن 12 اردیبهشت روز جمعه احساس کردم دندونت زده بیرون مبارکت باشه مامانی ولی باز طاقت نیاوردم چون هنوز تب داری و پایین نمیاد

امروز یکشنبه 14 اردیبهشت از دکتر خودت وقت گرفتم تا ببرم پیشش. وقتی رفتیم پیش دکترت دید که حال نداری و برا همین گفت باید بستری بشه اما قبلش گفت باید آزمایش بدید تا ببینیم جواب آزمایش چیه آزمایش عفونت ادراری نوشت و گفت اگه عفونت داشته باشه باید بستری بشه و یه شربت سفیکسیم برا عفونتت نوشت گفت هر 12 ساعت یک و نیم سی سی بهش بدید و 4 تا آمپول ایپاسین 100 برات نوشت هر 12 ساعت بزنیم وای الهی باید درد آمپولارو هم تحمل کنیییی برا همین زودی رفتیم آزمایشگاه خیام و نوبت گرفتیم و کمی منتظر موندیم وقتی نوبتت شد نمی تونستیم نگهت داریم همش جیغ و گریه دلم برات می سوخت میخواستم گریه کنم اما باید این آزمایش میدادی الهی من قربون اون اشکات برم خوشگل مامان حتی خود دکتر هم نتونست ازت خون بگیره نه میذاشتی و نه رگت پیدا میشد آخه این چند روز شیرم خوب نخورده بودی خیلی اذیت شدند اما نتونستند و دکتر گفت چون مریضه و شیر و مایعات زیاد نخورده ببرید فردا صبح بیارید شاید بتونیم رگشو پیدا کنیم و بعد بردیم آمپولتو زدند اولش نفهمیدی ولی بعدش خیلی گریه کردی الهی بمیرم من که این اشکاتو نبینم وقتی برگشتیم خونه شربتتو دادم و بعدش فقط بهت آب پرتقال دادم بیسکویت با شیر درست کردم همه رو هم میخوردی قربونت برم من که گرسنه بودی.

 

قربونت برم که حال نداریییییییی

 

 

 

 

 

 

قربون اون نگاهتتتتتتتت

 

 

 

 

 

 

امروز صبح روز دوشنبه 15 اردیبهشت رفتیم آزمایشگاه و بچه ها بلاخره با اذیت های تو موفق شدند خون ازت بگیرند بمیرم برات که اذیت شدی و گریه کردی اما خوب باهات دوست شدند و حتی بهت عروسک هم دادند تا آروم بشی. ظهر هم که خونه اومدیم با زحمت بلاخره موفق شدیم با کمک بابایی ادرارتم بگیریم و ببریم بدیم آزمایشگاه.

روز سه شنبه 16 اردیبهشت ماه جواب آزمایش گرفتیم ولی جواب کشتت فردا صبح آماده میشه و گفتند که عفونت ادراری داره ولی دکترت مطب نبود و رفتیم بیمارستان دکتر کشیک گفتند باید بستری بشه و کارای پذیرش انجام دادیم تا بستریت کنند برام سخت بود اما تو فقط خوب شی اما همین که دکتر بخش اومد تا پرونده تو نگاه کنه گفت بچه تون نیازی به بستری شدن نداره چون ویروس اومده ممکنه این عفونت بخاطر این باشه و حالش خوبه ببریدش و ما هم خوشحال شدیم و اومدیم بیرون و با خوشحالی اما با شک رفتیم خونه مون.

امروز چهارشنبه 17 اردیبهشت ماه جواب آزمایش گرفتیم و بردیم بیمارستان تا دکترت نگاه کنه وقتی جواب دیدند گفتند باید بستری بشه اما فعلا چون حالش بهتره و تبش پایین اومده با دارو عفونتشو پایین میاریم اگه جواب بده و فعلا نمیخواد بستری بشه اما اگه جواب نداد باید بستری بشه و یه سونو هم از کلیه و مثانه برات نوشت و یه آزمایش ادرار دیگه برا روز 22 اردیبهشت نوشتند.

امروز پنج شنبه 18 اردیهشت بابایی مارو برد مرکز سونوگرافی و چون خودش کار داشت نوبت گرفتم و منتظر نشستم اما خیلی طول کشید اما خوبیش این بود که اذیت نکردی مامانی رو خانومی فدات بشم من جیگر مامان. ولی بلاخره نوبتمون شد و رفتیم داخل وای اصلا نمیذاشتی دکتر کارشو انجام بده خیلی گریه کردی فکر میکردی دارند چیکار میکنند انگاری ترسیده بودی اما خوب مامانی باید تحمل میکردی دیگه و کارمون تموم شد و جوابتم مشکلی نداشت

روز دوشنبه 22 اردیبهشت هم ادرارتو با کمک بابایی گرفتیم و بردیم آزمایشگاه تحویل دادیم و گفتند چهارشنبه آماده است و روز چهارشنبه 24 اردیبهشت ماه جواب گرفتیم و جواب منفی بود و عفونتی نشون نداده بود و خوشحال شدیم و رفتیم پیش دکترت و جواب آزمایش و سونو رو دیدند و گفتند تا دو سه هفته باز با دارو کارمونو ادامه میدیم و یه آزمایش دیگه هم اونموقع میدیم تا خیالمون راحت شه الهی قربونت برم که اینقدر اذیت شدی جیگر طلای مامان حالا فعلا بهتر شدی و تبت هم پایین اومده خدارو شکررررررررررر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)