نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

هستی من.نفس

40 روزگی عشق مامان و شیرین کاری های نفس جون

1392/7/10 23:51
نویسنده : آلیس
131 بازدید
اشتراک گذاری

عشق مامانی سلام

 

امروز می خوام از خودت بنویسم از کارای بامزه ای که انجام می دی. توی این ماه یاد گرفتی گردنتو خوب نگه داری البته از روز اولم خوب نگه میداشتی و موقعی که بغلت میکنیم هی سرتو از عقب میندازی که ما باید حتما پشتتو بگیریم که نیفتی و هی سرتو عقب و جلو میکنی و گاهی وقتام سرت محکم میخوره به سر مامانی و دردت میاد.

دیگه شروع کردی از خودت صدا در آوردن مثل قوووو و آآآآآآآآ و بووووووووووو در واقع میگی آقا یه جورایی میخوای ارتباط برقرار کنی و حرف بزنی

وقتی گرسنه ای و خیلی عجله داری برای غذا خوردن اگه گریه ات نگیره می گی هههه هههه ههههههه.

وقتی برات شکلک در می یاریم و باهات حرف می زنیم به صداها به دقت گوش میدی و لبخند می زنی و می گی آآآآآآآآآآآآآآآآآآ و دست و پات رو تکون می دی و ما هم کلی ذوق می کنیم

بعضی وقتا یهو می زنی زیر گریه و خودت رو لوس می کنی تا بغلت کنیم. خیلی دوست داری بغلت کنیم مثل وقتی که می خوایم هوای تو دلت رو بگیریم, همش دوست داری بالای سرت رو نگاه کنی

وقتی مامانی کار داره یا شما حوصله تون سر میره جلوی تلویزیون میزاریمت سرت رو برمی گردونی تا TV رو ببینی البته اکثرا خوابت میبره

موقع عوض کردنتم همش گردنتو کج میکنی به ماها خیره میشی و اگه هم بخواهیم لباس زیرتو عوض کنیم گردنتو هی اینور اونور میکنی و نمیذاری و مامانی رو اذیت میکنی

وقتی بغلت می کنیم با پاهات روی شکممون فشار می یاری و می خوای از ما بالا بری.

ماشالا حنجرتم خیلی قوی شده و وقتی شروع میکنی به گریه هی صدایی رو نمیشنوی و میخوای زمین و زمان رو بهم بدوزی

ای جاااااااااااانم اون زبونتو موش بخوره که هی بیرون میاریش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)