نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

هستی من.نفس

11 ماهگی نفس جون

1393/4/25 23:30
نویسنده : آلیس
196 بازدید
اشتراک گذاری

وایییییییییییییییییییی نفسم خیلی نازی من عاشقتم دخترم تو نفس منیییییی تو عمر منی

خدا را شاکرم که 11 ماه است که فرشته ای را در کنارم دارم که با حضورش دنیام عوض شده است  و زندگیم زیباتر پس فرشته کوچکم بخند که با هر لبخندت زمین و آسمان می خندد و با هر شادی کودکانه ات دنیای ما در عشق زیبای کودکیت شناور میشود یازدهمین ماه ورودت در این دنیای زیبا و دل انگیز مبارک

هستی من نانازم جدیدا خیلی بهم وابسته شدی وقتی خوابت می کنم چند لحظه بعدش از رو تختت بلند میشی و دنبالم میگردی تا منو میبینی شروع میکنی به حرف زدن و صدا کردن من قربونت برمزیبا که سرتو به علامت بیا تکون میدی و با دستت هم صدام میکنی و منم باید اونقدر نازتو بکشم تا دوباره خوابت ببره. شب ها هم باید رو تخت ما اونقدر بازی کنی تا خسته بشی و خودت بخوابی. یه کاری کردی باهام که تمام زندگی من الان خلاصه شده در وجود تو نازنینم

 

چه ناز خوابیدییییییییی

 

 

 

 

ای جانم قربونت برم که اینقدر خوشگل خوابیدی تو

 

 

                    

 

 

الهییییییییییییییی

 

 

 

 عسلم چند روزه که خیلی وابسته شدی اگه من و بابایی لباس بپوشیم بخواهیم بریم بیرون محکم بغلمون میکنی و گریه میکنی. امروز که اصلا بابایی رو ول نمیکردی من هم که اصلا طاقت دیدن اشکاتو ندارم ولی چه کنم مامانیبوس عاشقتم مامان

 

قربون اون اشکات برم من مامانی ای جانممممممم

 

 

 

 

اونجا چیکار میکنی تو بلند شو خوشگلم

 

 

 

الهی من قربونت برم عسلم جدیدا بابا میگی ماما میگی ولی بیشتر بابا میگیمحبت

وقتی عروسکاتو بغل میکنی شروع میکنی به حرف زدن البته با زبون خودتچشمک

خلاصه حسابی شیرین و دلربا شدیبوس

راستی بله هم میگی هااااااا قربون اون بله گفتنات برم منتشویق

و یه چیز دیگه اینکه همین که صدای آهنگی رو میشنوی خودت دست میزنی میگی دددد که اونقدر ناز میشی دلم می خواد بخورمت مامانیبغلماشالله خیلی باهوشی.

چند روز پیش رفته بودیم عروسک فروشی عروسک بگیریم همشونو نگاه میکردی دستتو دراز میکردی که برات بخرم.

راستی مامانی گرسنت که میشه میگی هومه هومه. فکر کنم تو از اونایی میشی که زود حرف میان. خلاصه اینکه کلی هم حرف میزنی با گوشی هامون

خیلی شیطون شدی مامانی توی تمام اتاقا چهار دست و پا میری و هرچی روی زمین باشه میزاری دهنت بهت میگم تو دهنت چیه نفس دست میزاری از تو دهنت در میاری بهم نشون میدی دوباره میزاری دهنت اونقدر این کارو جالب انجام میدی دلم می خواد بخورمت

عسلم چند وقته که دلت میخواد بدون کمک وایسی البته فقط برای چند ثانیه است بعدش کنترلت رو از دست میدی مامانم خیلی با سر زمین میخوری

نفسم صبحا که بیدار میشی خونه رو خلوت میبینی دستاتو از هم باز میکنی و همه جا رو میگردی میگی کو ...کو... حتی تموم اتاقارو هم میگردی میگی کو... تا بابایی که میاد خونه سریع میری بغلش.... خیلی نازی مامانی... تموم کارات شیرینه...

مامان جون از دست تو دیگه باربی نمیتونه چیزی رو برداره تو اذیتش میکنی و از دستش میگیری و اونم بهت میده

مامانی جدیدا از آهنگ تصویری حسنی خیلی خوشت اومده اگه برات بزارم هر چند بار هم نگاه کنی سیر نمیشی و اصلا تکون نمیخوری فقط تصویرشو نگاه میکنی و با هیجان دست و پاتو تکون میدی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)